سرویس فرهنگ و هنر مشرق - «آیا بیرقی حاضر است برای نشان دادن حسن نیت خود فیلمش را به جشنوارههای خارجی نفرستد؟» این سوالی بود که یکی از اهالی رسانه در نشست خبری فیلم سینمایی «عرق سرد» در سیوششمین جشنواره فیلم فجر از سهیل بیرقی، کارگردان این فیلم سینمایی پرسید. سوالی که البته کارگردان این فیلم به وضوح از پاسخ به آن طفره رفت تا مشخص نشود بالاخره او این فیلم را همانگونه که برخی بازیگران این فیلم در همان نشست بیان کردند، برای نقد یک قانون نادرست (البته از نظر خودش) ساخته یا قرار است این تصویر سیاه از وضعیت زنان ایرانی بهانهای برای جشنوارهگردی سازندگان این اثر شود؟!
بهانهای به نام نقد قانون غلط
«عرق سرد» یکی از فیلمهای اجتماعی جشنواره فجر سال گذشته بود که البته نمایش آن در جشنواره سال گذشته برخلاف فضاسازیهای رسانهای شکل گرفته پیش از نمایش عمومی این فیلم، با استقبال «نه چندان چشمگیر» اهالی سینما و رسانه روبهرو شد. فیلمی در ارتباط با یک بازیکن تیمملی فوتسال زنان ایرانی که برای خروج از کشور و حضور در مسابقات بینالمللی نیازمند اجازه قانونی همسرش است ولی رفتارهای ریاکارانه و منزجرکننده همسرش از یک سو و موانع قانونی در این مسیر، او را در موقعیت زنی عصیانگر و البته تحت ظلم قرار میدهد. اما نکته جالب توجه در ارتباط با این فیلم که در مقدمه این گزارش نیز به آن اشاره شد، موضوع حضور این فیلم در رویدادهای بینالمللی و جشنوارههای سینمایی بود؛ موضوعی که در نشست خبری این فیلم مورد پرسش خبرنگاران قرار گرفت و کارگردان این فیلم نیز در مواجهه با آن فقط طفره رفت. این در شرایطی بود که درست در همین نشست لیلی رشیدی، یکی از بازیگران این فیلم در واکنش به انتقاد برخی اهالی رسانه نسبت به محتوای این اثر گفت: «به چه علت ما از یک قانونی که بشدت عقب افتاده است، دفاع میکنیم؟ بسیاری از قوانین ما از جمله قصاص بچههای زیر 18 سال در طول زمان عوض شده است. هر موضوعی در گذر زمان باید عوض شود. روی قوانین تاریخ گذشته اصرار نکنیم؛ این ظلم به نسلهای بعدی ما است».
سرایت ویروس ریاکاری از «عرق سرد»به سازندگان آن
این گزاره که «ما میخواهیم به نقد یک قانون اشتباه بپردازیم»، کلیدواژهای بود که بعدها نیز در سایر گفتوگوهای سازندگان این فیلم مطرح شد و با وجود روند مغرضانهای که به وضوح میتوان در جریان سناریوی اثر آن را مشاهده کرد، باز هم اگر این فیلم صرفا برای مخاطب داخلی تولید شده بود، میشد تا حدی صداقت سازندگان این فیلم را باور کرد اما انتشار خبر حضور این فیلم در بخش اصلی جشنواره بینالمللی فیلم استکهلم دقیقا همان خبری است که نشاندهنده عدم صداقت سازندگان این فیلم در طرح موضوع نقد قوانین و مقررات اشتباه است. مقرراتی که با فرض نادرست بودن نیز یک مسأله داخلی به شمار میروند و این مسالهای بدیهی و امری عقلانی است که دعوای داخل خانه را نباید به بیرون از آن برد. اتفاقی که وقوع آن نشان میدهد برخلاف کاراکتر ریاکار مرد در قصه این فیلم که رفتار ظاهری و باطنی او بشدت با هم تفاوت دارد، این دقیقا سازندگان «عرق سرد» هستند که با بروز چنین رفتارهای متناقضی به نوعی ریاکار بودن خود را به نمایش میگذارند!
«عرق سرد» تنها نیست!
البته دومین ساخته سینمایی سهیل بیرقی تنها نمونه این نوع از ریاکاریها در سینمای ما نیست؛ سینمایی که حالا سالهاست اسیر چنین فیلمهایی شده است. فیلمهایی که در ظاهر در نقد یک قانون نادرست یا سنتهای اشتباه و برای آگاهیبخشی به جامعه ایرانی یا مسؤولان آن ساخته میشوند ولی در نهایت تبدیل به ابزاری برای ارائه تصویری وارونه، غیرحقیقی و غیرمنصفانه از جامعه ایرانی در میان سایر جوامع و فرهنگها میشوند. یکی از نمونههای متاخر این موضوع که اتفاقا در فضای داخلی سینمای کشور نیز مورد توجه اهالی سینما قرار گرفت، «بدون تاریخ، بدون امضا» بود. فیلمی بشدت تلخ که در ظاهر روایتگر بخشی از دردهای جامعه ایرانی است ولی در ادامه و پس از توجه ویژهای که در دوره سیوپنجم جشنواره فیلم فجر به آن شد، راه جشنوارههای خارجی را در پیش گرفت و اخیرا نیز در تصمیمی بشدت اشتباه به عنوان نماینده سینمای ایران در بخش فیلمهای غیرانگلیسیزبان مراسم اسکار امسال معرفی شد. به این موارد میتوان فیلم سینمایی «لانتوری» ساخته رضا درمیشیان را هم اضافه کرد. اثری که در زمان ساخت و نمایش آن تبلیغات زیادی در ارتباط با موضوع آن که مسأله اسیدپاشی بود، از سوی برخی رسانهها انجام شد ولی در نهایت این فیلم نیز راه جشنوارههای بینالمللی را بیشتر از جشنوارههای داخلی بلد بود تا پس از حضور در جشنواره فیلم فجر در بیش از 18 جشنواره بینالمللی حضور پیدا کند!
شباهتی که اتفاقی نبود!
در پایان باید گفت به نظر میرسد ممنوعیت خروج شخصیت «افروز» در «عرق سرد» و معدود آدمهای مشابهاش، تبدیل به بهانه و نردبانی مناسب برای سهیل بیرقی- کارگردان جوان فیلم- شده تا بتواند به شهرت برسد. اتفاقی که دقیقا در خود فیلم نیز به وقوع پیوست و شخصیت «پانتهآ آلداود» با بازی (لیلی رشیدی) که شخصیت وکیل بازیکن زن در فیلم است، این بازیکن را نردبانی میکند تا از طریق او به شهرت برسد. شباهتی که اتفاقا یکی از اهالی رسانه با تیزهوشی در نشست خبری این فیلم در جشنواره فیلم فجر سال گذشته آن را پیشبینی کرده بود!
منبع: وطن امروز